کد مطلب:119134 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

علی، سیدرضی و نهج البلاغه











ای علی!

اینك «نهج البلاغه ات» «بنیادی» گشته برای فكر و ایمان و جهان بینی ما، دستوری گشته برای تعلیم و تربیت و اخلاق و خودسازی ما،

قانونی شده برای مدیریت و كشورداری ما،

فرمانی شده برای جهاد سیاسی ما و سیاست جهاد ما،

نهج البلاغه ات، كتاب «معرفت الله» است كه در پرتو آن خدا را و خود را می شناسیم و می یابیم.

در سایه ی كلام تو، به بودن خویش، معنی و جهت می بخشیم.

در آبشار سخنانت، روح خود را می شوییم و به طهارت دل می رسیم و در چشمه ی آن، جان عطشناك را سیراب می كنیم و راه را از چاه باز می شناسیم و حق را از باطل و هدایت را از گمراهی و اخلاص را از ریا و نفاق.

آری... ای امیر دین و امین خدا،

ای علی!...

اسلام، از آن سربلند است كه تو تجسم آنی.

شیعه از آن سرافراز است كه چون تو امامی دارد.

«سیدرضی» از آن زنده است كه كلام تو را گردآورده است.

و نهج البلاغه، از آن جاودانه مانده است كه جلوه ای كوچك از خورشید وجود توست.

سیدرضی كلام تو را احیا نكرد، بلكه كلام تو، شریف رضی را حیات بخشید.

نهج البلاغه، مدیون سیدرضی نیست، بلكه شریف رضی، وامدار كلام توست.

شریف رضی، بلاغت علوی را برای ما نگه نداشت، بلكه بیان بلیغ تو، او را جاوید ساخت.

سیدرضی این سخنان را به صحنه نیاورد، بلكه بركت كلام تو، سید را در صحنه ی تاریخ مطرح كرد و به حافظه ی زمان سپرد و ماندگارش كرد.

[صفحه 68]

پس، سیدرضی، یادگار نهج البلاغه است، نه نهج البلاغه یادگار سید!

نهج البلاغه، گواه ذوق لطیف و درك ظریف سیدرضی است.

آیینه هرگز چهره ای را زیبا نمی كند، بلكه چهره ی زیبا به آیینه هم جمال می بخشد و رونق می دهد و آیینه را دیدنی می كند.

شاهد صفای باطن و احساس زیباجو و ذوق هنری و زیباشناس سیدرضی، همان انعكاس جمال كلام علوی در این آیینه است. پس چه نیازی كه از شعر و نثر او، گواهی بر ادب او آوریم؟!

تابش فروغ نهج البلاغه بر دل و دیده ی شریف رضی، زنده ترین گواه و گویاترین شاهد است.

سیدرضی، زنده شده ی نهج البلاغه است و كلام علی علیه السلام كلمه ی اعجازآمیز و احیاگر است.

و... علی، خود سند برتر برای جوهر ناب اسلام محمدی است.[1].

[صفحه 69]

دانشمندان بزرگ جهانی می خواهند مولا امیرالمومنین را معرفی كنند و به دیگران بشناسانند یا كتاب نهج البلاغه را؟ ما با كدام مونه و با چه سرمایه ای می خواهیم در این وادی وارد شویم؟

ما درباره ی شخصیت علی بن ابیطالب از حقیقت ناشناخته ی او صحبت كنیم یا با شناخت محجوب و مهجور خود؟!

اصلا علی علیه السلام یك بشر ملكی و دینوی است كه ملكیان از او سخن گویند، یا یك موجود ملكوتی است كه ملكوتیان او را اندازه گیری كنند؟

پیام حضرت امام خمینی قدس سره به كنگره ی هزاره ی نهج البلاغه

[صفحه 70]

دانشمندان و اهل فضیلت و عارفان و اهل فلسفه با همه ی فضایل و با همه ی دانش ارجمندشان آنچه از آن جلوه ی تام حق دریافت كرده اند در حجاب وجود خود و در آیینه ی محدود نفسانیت خویش است و مولا غیر از آن است.

پس اولی آن است كه از این وادی بگذریم و بگوییم علی بن ابیطالب فقط بنده ی خدا بود و این بزرگ ترین شاخصه ی او است كه می توان از آن یاد كرد، و پرورش یافته و تربیت شده ی پیامبر عظیم الشان است و این از بزرگ ترین افتخارات اوست.

پیام حضرت امام خمینی قدس سره به كنگره ی هزاره ی نهج البلاغه

[صفحه 71]


صفحه 68، 69، 70، 71.








    1. روایت انقلاب، جواد محدثی، ج 2.